به گزارش مشرق، محمد سعید احدیان در یادداشتی به تشریح نگاه رئیس مجلس به حکرانی نو پرداخته و نوشت:
نطق دکتر محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی که در آن از ضرورت تغییر مشروع و لازم بعد از بازگشت امنیت و آرامش به کشور سخن گفته بود و حرکت به سمت حکمرانی نو طرح شده بود، بازتاب گستردهای داشت استقبال اولیه از این اظهارنظر همراه با ابهامهایی درباره منظور او از حکمرانی نو بود.
دلیل این ابهام را میتوان در این دانست که عدهای این حرف را جدید شنیدهاند اما قالیباف این حرف را مدتهاست که میزند و وقایع اخیر ضرورت و فوریت توجه به آن را بیش از پیش نشان داد که کاش زودتر مورد توجه قرار میگرفت. البته قالیباف گفتمان حکمرانی نو را مبتنی بر فرمایش ششم شهریور ۱۴۰۰ رهبر انقلاب در دیدار با هیئت دولت انتخاب کرده بود؛ ایشان در آن جلسه فرموده بودند: «همتتان را متمرکز کنید بر اینکه یک بازسازی انقلابی و البتّه عقلانی و فکورانه در همه عرصههای مدیریتی انشاءالله به وجود بیاید در همه بخشها؛ بخشهای اقتصادی، بخشهای سازندگی، بخشهای مربوط به سیاست خارجی و دیپلماسی، بخشهای خدمترسانی به مردم، بخشهای علمی و فرهنگی و غیره؛ در همه این بخشها یک تحرک انقلابی باید به وجود بیاید. عرض کردیم که انقلابی بودن حتماً بایستی همراه باشد با عقلانیت که شیوه صحیح جمهوری اسلامی از اول کار تا امروز این بوده که حرکت انقلابی با حرکت اندیشهورزانه و عقلانی همراه باشد ...»
ایشان سابق بر این نیز در دیدار دانشجویی مساله تحولخواهی و تحولگرایی را مورد توجه ویژه قرار داده بودند. تکرار چندباره موضوع تحول نشان از دغدغه ایشان داشت، چارچوب این بازسازی را نیز نوآوری در داخل اصول و خطوط انقلاب تعیین کردند: «مقصود ما از تحول، ایجاد یک حرکت جهشی و جهادی است در همهی بخشهای اداری کشور و بخشهای حکمرانی کشور و همچنین در بخشهایی از سبک زندگی عمومی (که حالا بعد نمونههایی را عرض خواهم کرد) و به طور خلاصه، حفظ و تقویت اصول و خطوط اساسی انقلاب و نوآوری در شیوهها و روشها و کارکردها»
قالیباف که پیش از این ضرورت تغییر را با ارائه مانیفست نواصولگرایی کلید زده بود، پیاده سازی نوآوری و بازسازی مدنظر رهبر انقلاب را با گفتمان حکمرانی نو پیگیری کرد.
در سال ۹۶ در مانیفست نواصول گرایی تصریح شده است: «نواصولگرایی ایجاد «بنا» یی نو و جدید بر مبنای اصولگرایی (که همان مبانی مکتب امام (ره) است) تعریف میشود که در آن «تغییر اساسی» در گفتمان، رویکرد، ساختار و عملکرد، ویژگی اصلی این بنا محسوب میشوند که ذیل آن شاخصهای نواصولگرایی تعریف میشوند که سه شاخص اصلی آن «مردمباوری»، «اسلام ناب» و «نوگرایی» است».
نگرانیهای جدی از وضعیت نظام حکمرانی دلیل اصلی برای ضرورت حکمرانی نو است: «معتقدم اصلیترین بحران انقلاب اسلامی و نظام اسلامی در حکمرانی است. بخش مهمی از مشکلات کشور مربوط به حوزۀ مدیریت و حکمرانی است و بنابراین چارهای نداریم جز اینکه با اصلاح شیوۀ مملکتداری و ادارۀ جامعه و در یک حکمرانی نو، تحول و پیشرفت را برای کشور و مردم عزیزمان در عمل محقق کنیم.» ۲۲ خرداد ۱۴۰۱
«امروز برای پشت پا زدن به بروکراسی بسیار فشل، سخت، غیرانقلابی و غیراخلاقی در نظام اداری و سیستمهایی که میخواهند در حوزه اقتصادی، پیشرفت و غیره کار کنند اما نتوانستیم به معنای یک حکمرانی نو و آغاز یک تحول بزرگ عمل کنیم.» ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۱
اما سوال این است که آرمان حکمرانی نو چیست و چه هدفی را دنبال میکند؟ پاسخ را باید در یکی از راهبردیترین فرمایشات رهبر انقلاب جستجو کرد یعنی همان رسیدن به آرمان ایجاد دولت اسلامی:
«برای ساختن دولت اسلامی باید ۳ گام مهم برداریم. اولین گام در عرصۀ خدمات عمومی مشترک است که موردنیاز همۀ جوامع است و این خدمات باید هم توسط خود مردم تولید شود و هم این که با بقیه کشورها قابل رقابت باشد. گام دوم این است که دولت اسلامی یک نقطۀ متمایز با سایر دولتها دارد و باید این قابلیت را داشته باشیم که سلطهپذیر نباشیم، در عین اینکه سلطهگری نکنیم. گام سوم هم این است که وجوه و امتیاز دولت اسلامی باید بهگونهای باشد که وقتی بقیه به دولت اسلامی نگاه میکنند، ترجیح دهند این دولت را الگوی خود قرار دهند. برای تحقق این سه گام ما نیازمند حکمرانی نو هستیم.» خرداد ماه ۱۴۰۱- سومین اجلاس بینالمللی فعالان مهدویت
بر همین اساس است که گام دوم در شروع قرن جدید شمسی باید توجه ویژهای به تغییر در نظام حکمرانی دهد:
«قرن نو را باید با حکمرانی نو آغاز کنیم تا تحول و پیشرفت را در عمل برای مردم ایران محقق کنیم.» ۱ فروردین ۱۴۰۱- پیام نوروزی به مردم
اما صورت بندی و چارچوب اصلی حکمرانی نو را می توان تغییراز درون مبتنی بر مبانی امامین انقلاب دانست و همین جا است که مردم باوری و خداباوری دو رکن اصلی حکمرانی نو میشود و اصول حاکم بر آن و شیوه اقدام به شرح زیر تبیین میشوند:
«ما باید بنای نویی در حکمرانی بنا کنیم که ارکان آن بازگشت به مبانی مکتب امام یعنی مردم باوری و خداباوری است و اصول حاکم بر آن، سه اصل عدالت، معنویت و عقلانیت است که با تاکید حکیم فرزانه رهبر انقلاب باید توامان در همه راهبردها و سیاست ها و عملکردها، مبنا قرار گیرد...
در حکمرانی نو کارآمدسازی اداره جامعه برای حل مسائل مردم هدف اصلی است که شیوه اقدام، از سه محور مردمیسازی، هوشمندسازی و شفافسازی تشکیل می شود.» ۱۶/۱۱/۱۴۰۰ – پیام تصویری به همایش همیاری نخبگان مردم، نهادهای انقلابی و...در بیانیه گام دوم
اما باید این نکته را به دقت مورد توجه قرار داد که ارزش کانونی حکمرانی نو، کارآمدی است:
«ارزش کانونی در حکمرانی نو، کارآمدی است. حرف بس است، با حرف کسی را نمیتوان قانع کرد، باید با عمل در هر مسئولیتی پاسخگو باشیم و کمر همت ببندیم و در این مسیر حرکت کنیم.» ۱۷خرداد ۱۴۰۱- سومین اجلاس فعالان مهدویت
همانطور که ذکر شد دورکن اصلی حکمرانی نو توجه به خداباوری و مردم باوری به عنوان دورکن اصلی مکتب امام است اما نکته مهم این است اگر بخواهیم معجزهای برای حل مشکلاتمان پیدا کنیم صرفا میتوانیم به معجزه اجتماعی که این دورکن ایجاد میکنند امید ببندیم:
«در منطق قرآنی اعتقاد ما این است که مردم میتوانند هر شرایطی را هر چقدر هم که سخت و دشوار باشد تغییر دهند و اراده ملت میتواند معجزه اجتماعی بیافریند و در انتها اراده خداوند متعال نیز در راستای اراده مردم قرار خواهد گرفت. اعتقاد داریم که با کاری مردمی و انقلابی میتوان موتورهای حرکت قوی و سریع مردم ایران را فعالتر کرد.» ۱۹ خرداد ۱۴۰۱ نطق پیش از دستور مجلس
اما سوال این است که آیا مردم باوری چه معنی دارد:
«ما در اداره عمومی و حکمرانی کشور در حوزه اقتصاد، فرهنگ، مسائل اجتماعی و محیط زیستی مردم را شریک نکردیم؛ درحالیکه باید کار را به مردم واگذار میکردیم همانطور که در دوران دفاع مقدس کار به مردم واگذار شد. در حوزههای مختلف صنعت، اقتصاد و ... هر جا دولتها کمتر دخالت کردند، بهتر، سالمتر و بهدوراز فشار کارها انجام شد، برعکس هرجا کار بر زمین ماند، فساد ایجاد شد و هرچه با فساد مبارزه کردیم بهتر نشد جایی است که دولتها دخالت کردند و کار از دست مردم جدا شد. بنظر می رسد در قرن نو باید حکمرانی نو را شکل دهیم یعنی اداره و مدیریت زندگی مردم را به خود مردم واگذار کنیم» ۱۲ فروردین ۱۴۰۱ – جمع رزمندگان دفاع مقدس
باید توجه داشت که در حکمرانی نو، استفاده از شیوه های نو و فناوری های نو نقش اساسی بازی می کند:
«نوگرایی و استفاده از فناوری های نو، ابزار اصلی برای نو شدن و جبران عقبماندگیهای موجود است. ما باید مبانی نگرشی فعلی خود به اداره جامعه را دور بریزیم با یک حکمرانی نو مبتنی بر ارکان خداباوری و مردم باوری و اصول عدالت، معنویت و عقلانیت و با استفاده از شیوه ها و فناوریها نو، با مردمیسازی، هوشمندسازی و شفافسازی، شیوه اداره جامعه را مبتنی بر مکتب امام و انقلاب نوسازی کنیم.» ۱۶/۱۱/۱۴۰۰ – پیام تصویری به همایش همیاری نخبگان مردم، نهادهای انقلابی و...در بیانیه گام دوم
و شایسته سالاری هم بخش مهمی دیگری از لوازم ضروری آن می باشد:
«این نوگرایی در حکمرانی مقدمات و الزاماتی دارد که در جای خود باید ابعاد آن را روشن کرد اما بی تردید در عرصه سیاسی شایسته سالاری از اهم آنها است، چرا که تجربه دفاع مقدس به ما نشان داد که نوسازی نظام حکمرانی مبتنی بر مکتب انقلاب جز با گزینش افراد معتقد به انقلاب که کارآمد و با تقوا هستند، ممکن نیست و این شایسته گزینی نیز در سایه همگرایی و همدلی نیروهای انقلاب در جهت منافع مردم قابل حصول است.» ۱۶/۱۱/۱۴۰۰ – پیام تصویری به همایش همیاری نخبگان مردم، نهادهای انقلابی و...در بیانیه گام دوم
اما دسته بندی کردن مردم که این روزها داریم نتایج تاسف بار آن را می بینیم نقطه پایان رسیدن به حکمرانی نو است که تجربه این روزها نشان می دهد خیلی زود باید در این رویه تجدید نظر کنیم؛ در این زمینه دکتر قالیباف نظر خود را ماهها قبل توضیح داده بود:
«نقطه میرایی فناوری اجتماعی وقتی است که مردم را دستهبندی کنیم. وقتی مردم را به سیاهوسفید، شهری و روستایی، باسواد و بیسواد، پیر و جوان، متخصص و غیرمتخصص، حزبی و غیرحزبی، انقلابی و غیرانقلابی، بسیجی و غیربسیجی کنیم، نقطه میرایی همین است. در واقع دستهبندی یادشده نمیتواند در این فناوری اجتماعی و در این فرهنگ جهادی، تمدن سازی و حکمرانی نو درست کند.» ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ پیام تصویری بمناسبت سالروز تاسیس بسیج سازندگی
حالا و پس از چندین ماه و رخ دادن حوادث اخیر، شرایط جدیدی در کشور ایجاد شده که ضرورت تغییر را نمایان کرده و فوریت آن را نشان داده است. امری که باید دغدغه مسئولین باشد البته مشروط به مرزبندی با خشونت طلبی و براندازی، و پس از برقرار امنیت و آرامش که دشمن نتواند آن را نشانه ضعف تصویر کرده و از آن سوءاستفاده کند. همانطور که دکتر قالیباف در واکنش به اقدام تروریستی در حرم شاهچراغ در صحن علنی گفته بود:
«پس از برقراری امنیت و آرامش سراسری در کشور نباید تدبیر و هوشمندی مردم در همراهی نکردن با خشونتطلبی و اغتشاشات را بهانهای برای پرهیز در تغییر رویه ها قرار داد؛ در آن زمان، نوبت مسئولان کشور است که پاسخ بصیرت مردم را با اقدامات لازم در کارآمدسازی و برطرف کردن نقاط ضعف در حوزه های حکمرانی اقتصادی، حکمرانی فرهنگی، حکمرانی اجتماعی و حکمرانی سیاسی بدهند.»
«مرزبندی با خشونتطلبی و براندازی، شرط ضروری حصول نتیجه و تغییر محسوس در نتیجه اعتراضات است و نظام سیاسی کشور نیز به جهت استواری بر اراده مردم، بستر قطعی هر نوع اصلاح و تغییر برای تامین منافع عمومی است البته بخشی از این تغییر نیز، اصلاح در نظام حکمرانی در چارچوب نظام سیاسی جمهوری اسلامی است که باید به حکمرانی نو منجر شود» ۸/۸/۱۴۰۱-نطق پیش از دستور مجلس
این تغییرات مشروع و لازم، ضرورتی برای حرکت به سمت حکمرانی نو است که در زمان آرامش باید اتفاق بیافتد:
«ابراز امیدواری می کنم که هرچه زودتر امنیت در کشور بصورت کامل تثبیت شود تا تغییرات مشروع و لازم به سمت حکمرانی نو در عرصه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در چارچوب نظام سیاسی جمهوری اسلامی آغاز شود.»
در این مسیر اولین گام برای تغییر شنیدن و دیدن آن بخش از مردم است که احساس می کنند، دیده نشده اند. همانطور که در جلسه سه ساعته دکتر قالیباف با دانش آموزان سمپادی این اتفاق تا حد قابل توجهی افتاد و همچنین تاکنون بصورت مستمر با اساتید دانشگاه نشست های شنیدن برگزار کرده است.
نکته مهم این است برای تغییر، هم نیاز به تولید فکر و ایده جدید داریم و هم برای تغییر باید تصمیمات بزرگ بگیریم و این نیاز به جهاد تصمیم دارد:
«در گام دوم انقلاب باید یک بازنگری در حکمرانی انجام دهیم، در حکمرانی نو به اندیشه ورزی برای «تولید فکر» نیاز داریم و لذا به جهاد تولید در همه ابعاد نیاز داریم. در حکمرانی نو همچنین به اراده و حرکت نیاز داریم، پس نیازمند «جهاد تصمیم» هستیم و نمیشود برای هر تصمیمی پس از بررسیهای لازم، در تصمیمگیری تردید کنیم».
حالا پس از اتفاقات اخیر و سواستفاده دشمن مشخص شده که این تاکیدات درست بوده و باید زودتر به آن پرداخته می شد. شاید اگر تمام اجزا نظام حکمرانی در گذشته به آن توجه می کردند شاید بسیاری از رخدادهای اخیر اتفاق نمی افتاد و اگر امروز نیز به ضرورت تغییر در چارچوب نظام سیاسی جمهوری اسلامی بی توجه باشیم، چشم انداز روشنی به مردم ارائه نخواهیم کرد و اگر بازسازی و نوآوری مدنظر رهبرانقلاب را رقم بزنیم، گام دوم انقلاب با اقتدار و موفقیت برداشته خواهد شد.
اما نکته پایانی ومهم این است که اگر همه در پذیرش اصل تحول در نظام حکمرانی بعنوان یکی از مطالبات رهبر انقلاب تردید نداشته باشیم و اگر باور داشته باشیم که این بازسازی و نوسازی باید در چارچوب مکتب امام ذیل نظام جمهوری اسلامی صورت گیرد، در چگونگی آن باید درفضای گفتگویی و انتقادی ابعاد کامل حکمرانی نو را مشخص کنیم امری که نیاز مشارکت نخبگان و اندیشمندان را می طلبد. حکمرانی نو پیاده سازی مطالبه رهبرانقلاب است و متعلق به قالیباف نیست بلکه امری است که همه باید با تضارب آرا ابعاد آن را روشن کنند و با کمک با یکدیگر آن را به مرحله عمل برسانند.
بسم الله.